1 . درخشش (مجازی) 2 . تابش
[اسم]

le rayonnement

/ʁɛjɔnmˈɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 درخشش (مجازی) نور

  • 1.le rayonnement de sa présence
    1. درخشش حضور او (نور حضور او)

2 تابش تابندگی

  • 1.Le lustre, avec son rayonnement extraordinaire au milieu d'une chambre
    1. لوستری با تابش خیره‌کننده‌اش وسط اتاق
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان