خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تجدیدپذیر
[صفت]
renouvelable
/ʀ(ə)nuv(ə)labl/
قابل مقایسه
[حالت مونث: renouvelable]
[جمع مونث: renouvelables]
[جمع مذکر: renouvelables]
1
تجدیدپذیر
تجدیدشدنی
1.L'expert a donné une conférence sur l'énergie renouvelable.
1. متخصص یک کنفرانس راجع به انرژی تجدیدپذیر داده است.
2.Le bois est une énergie renouvelable.
2. چوب یک انرژی تجدیدپذیر است.
تصاویر
کلمات نزدیک
renouveau
renouer
renonciation
renoncer
renoncement
renouveler
renouvellement
renseignements
renseigner
rentabilisation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان