1 . تنفس کردن
[فعل]

respirer

/ʀɛspiʀe/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته کامل: respiré] [حالت وصفی: respirant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تنفس کردن نفس کشیدن

  • 1.Laisse-moi une minute pour respirer.
    1. یک دقیقه به من اجازه بده تا نفس بکشم. [یک لحظه اجازه نفس کشیدن به من بده.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان