1 . تعمیر کردن
[فعل]

retaper

/ʀ(ə)tape/
فعل گذرا
[گذشته کامل: retapé] [حالت وصفی: retapant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تعمیر کردن رو به راه کردن

informal
  • 1.Je peux la retaper si tu veux.
    1. اگر تو بخواهی من می‌توانم این را تعمیر کنم.
  • 2.Nous avons mis 3 ans pour retaper cette vieille bâtisse.
    2. ما برای رو به راه کردن این ساختمان قدیمی 3 سال وقت گذاشته‌ایم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان