1 . متحرک
[صفت]

roulant

/ʀulɑ̃/
قابل مقایسه

1 متحرک چرخ‌دار

  • 1.Cette table est très pratique car roulante.
    1. این میز بسیار کارآمد است زیرا متحرک است.
  • 2.Il sera là, dans son fauteuil roulant.
    2. او آنجا خواهد بود، در صندلی چرخ‌دارش [ویلچرش].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان