خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نزدیک شدن کسی به مرگ
[عبارت]
sentir le sapin
/sɑ̃tiʁ lə sapɛ̃/
1
نزدیک شدن کسی به مرگ
رو به نابودی است، بوی حلوایش میآید
1.Cette émission n'a fait que 0,5% de part de marché : je pense que ça sent le sapin pour elle !
1. این برنامه فقط نیم درصد مخاطب دارد، فکر میکنم که رو به نابودی است.
2.Il a vraiment une sale tête : ça sent le sapin !
2. او واقعا از ریخت و قیافه افتاده است، بوی حلوایش میآید.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "بوی کاج حس کردن" است که کنایه از "نزدیک شدن کسی به مرگ" است و در زبان فارسی از عبارت "بوی حلوایش میآید" استفاده میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
sentir bon
sentir
sentinelle
sentimental
sentiment
sentir mauvais
seoir
sept
septante
septembre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان