خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سایت
2 . مکان
3 . چشمانداز
[اسم]
le site
/sit/
قابل شمارش
مذکر
1
سایت
1.Le site devrait être prêt lundi.
1. سایت باید دوشنبه آماده باشد.
un site internet/site Web
سایت اینترنتی/وب سایت
Notre société a un site Internet.
انجمن ما یک سایت اینترنتی دارد.
2
مکان
محل
مترادف و متضاد
lieu
1.L'installation de la structure a eu lieu sur site.
1. استقرار بنا در این محل صورت گرفته است.
site historique/pittoresque/naturel...
مکان تاریخی/تماشایی/طبیعی...
J'ai visité de nombreux sites historiques pendant mon voyage.
طی سفرم از مکانهای تاریخی زیادی دیدن کردهام.
3
چشمانداز
دورنما، منظره
مترادف و متضاد
paysage
voir/regarder... des sites
چشماندازهایی را دیدن/تماشا کردن...
J'ai vu ce site de fenêtre.
من این چشمانداز را از پنجره دیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
sismographie
sismique
sis
sirène
sirupeux
site internet
situation
situation initiale
situer
sitôt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان