1 . چه...، چه... 2 . یا...، یا... 3 . هم...، هم... 4 . باشد 5 . یعنی
[حرف ربط]

soit

/swa/

1 چه...، چه...

soit..., soit...
چه...، چه...
  • 1. Soit c'est cher, soit c'est bon marché, je l'achèterai.
    1. چه گران باشد، چه ارزان؛ می‌خرمش.
  • 2. Soit tu pars, soit tu restes, il faudra te décider.
    2. چه بروی، چه بمانی؛ باید خودت تصمیم بگیری.

2 یا...، یا...

مترادف و متضاد ou
soit..., soit...
یا...، یا...
  • 1. Elle portera soit sa jupe noire, soit sa robe bleue.
    1. او یا دامن مشکی‌اش را می‌پوشد یا پیراهن آبی‌اش را.
  • 2. J’arriverai soit samedi, soit dimanche.
    2. یا شنبه خواهم رسید یا یکشنبه.

3 هم...، هم...

soit..., soit...
هم...، هم...
  • 1. Je peux écrire soit en anglais, soit en français.
    1. من می‌توانم هم به انگلیسی بنویسم، هم به فرانسوی.
  • 2. Tu peux avoir soit du fromage, soit un dessert.
    2. تو می‌توانی هم پنیر بخوری هم دسر.
[قید]

soit

/swa/
غیرقابل مقایسه

4 باشد قبول

مترادف و متضاد d'accord entendu
  • 1.Soit, j'accepte votre décision.
    1. قبول، من تصمیم شما را می‌پذیرم.
  • 2.Soit, nous allons t'accompagner.
    2. باشد، همراهت می‌آییم.

5 یعنی

مترادف و متضاد c'est-à-dire
  • 1.Ils possèdent un terrain de deux hectares, soit 20 000 m2.
    1. او صاحب زمینی دو هکتاری است، یعنی 20 هزار متر مربع.
  • 2.Nous arriverons dans 10 jours, soit le 14 avril.
    2. من 10 روز دیگر خواهم رسید، یعنی 14 آوریل.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان