خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کورمال کورمال دنبال (چیزی) گشتن
2 . راههای مختلف را آزمودن
[فعل]
tâtonner
/tatɔnˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: tâtonné]
[حالت وصفی: tâtonnant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
کورمال کورمال دنبال (چیزی) گشتن
(در تاریکی) با دست دنبال (چیزی) گشتن
1.Il se mit à tâtonner le long des murs sans pouvoir retrouver son lit.
1. او از کنار دیوارها، کورمال کورمال دنبال تختش میگشت اما نتوانست آن را پیدا کند.
2
راههای مختلف را آزمودن
دنبال راهحل گشتن
1.Le lecteur qui hésite et tâtonne.
1. خوانندهای که تردید میکند و دنبال راه حل میگردد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tâtonnement
tâter le terrain
tâter
tâches ménagères
tâcher
tâtons
té
téhéran
télescope
télescoper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان