[اسم]

le tâtonnement

/tatɔnmˈɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 (عمل) کورمال کورمال گشتن

  • 1.Le tâtonnement d'un lit
    1. کورمال کورمال گشتن دنبال تخت

2 آزمون و خطا تلاش، کوشش، آزمودن راه‌های مختلف

  • 1.Par tâtonnement il a conclu ce résultat.
    1. با آزمون و خطا این نتیجه را گرفته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان