[فعل]

tâter

/tɑte/
فعل گذرا
[گذشته کامل: tâté] [حالت وصفی: tâtant] [فعل کمکی: avoir ]

1 لمس کردن دست زدن

  • 1.Elle tâte les abricots pour voir s'ils sont mûrs
    1. او زردآلوها را لمس می‌کند برای اینکه ببیند آیا رسیده هستند [یا نه].
  • 2.Il tâte l'eau pour voir si elle n'est pas trop chaude.
    2. او به آب دست می‌زند برای اینکه ببیند خیلی داغ نباشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان