[اسم]

la tâche

/taʃ/
قابل شمارش مونث

1 کار وظیفه، مسئولیت

  • 1.J'ai plusieurs tâches à faire pour le travail.
    1. چندین مسئولیت برای انجام دادن در کارم دارم.
  • 2.Mon assistant s'occupe de toutes les tâches administratives.
    2. دستیارم تمام کارهای اداری را انجام می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان