[فعل]

بَصَقَ

فعل ناگذر

1 تف کردن آب دهان انداختن

  • 1.مَاذَا تَفْعَل؟! لَا تَبْصُقْ عَلَى الأَرْضِ.
    چی کار می‌کنی؟! بر روی زمین تف نکن.
  • 2.هُوَ بَصَقَ عَلَى الأَرْضِ.
    او بر روی زمین تف کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان