Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
سَارَ
فعل ناگذر
1
رفتن
حرکت کردن، به راه افتادن
1.أَنَا أَتَكَلَّمُ مَعَكْ! مَاذَا تَفْعَل؟ سِرْ إِلَى الأَمَام.
من با شما صحبت میکنم! چیکار میکنی؟ به سمت جلو حرکت کن.
2.إِلَى أَيْنَ تَسِير؟
کجا میروی؟
3.سَارَ الوَلَدُ إِلَى أُمِّهِ بِالْفَرَح.
پسر با خوشحالی به سمت مادرش رفت.
کلمات نزدیک
غنى
تحدث
حفر
قامر
دافع
زاد
انكمش
نما
همس
ارتجف
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان