Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . رشد کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
نَمَا
فعل ناگذر
1
رشد کردن
1.تَنْمُو البُذُور فِي الأَرْضِ الطَّيِّبَة.
بذرها در زمین خوب، رشد میکنند.
2.نَمَتْ زَهْرَتِي اليوم.
امروز گلم رشد کرد.
کلمات نزدیک
انكمش
زاد
سار
غنى
تحدث
همس
ارتجف
عض
تزوج
ابتلع
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان