[فعل]

عَضَّ

فعل گذرا و ناگذر

1 گاز گرفتن

  • 1.هَجَمَ الكَلْبُ عَلَى الرَّجُلِ وَ كَادَ يَعَضُّهُ.
    سگ به مرد حمله کرد و نزدیک بود که او را گاز بگیرد.
  • 2.هَلْ تُرِيدُ أَنْ تَعُضُّنِي؟
    آیا می‌خواهید مرا گاز بگیرید؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان