Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . اسب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
فَرَس
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَفْرَاس]
1
اسب
1.كَانَ فَرَسٌ صَغِيرٌ مَعَ أُمِّهِ فِي قَرْيَةٍ.
اسب کوچکی با مادرش در روستایی بود.
2.هَلْ تَخَافُ مِنَ الأَفْرَاس؟
آیا از اسبها میترسی؟
کلمات نزدیک
رجوع
غضب
غرق
صدق
صادق
قادم
قصد
قول
كذب
لذا
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان