Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . فراوانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
كَثْرَة
غیرقابل شمارش
مونث
1
فراوانی
بسیاری، زیادی
1.كَثْرَةُ أَخْطَائِكَ مِنْ قِلَّةِ إِنْتِبَاهِكَ.
فراوانی اشتباهات شما بهخاطر کمتوجهی شما است.
2.لَا تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلَاتِهِم وَ صَومِهِم وَ كَثْرَةِ الحَجِّ. وَلَكِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ الحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الأَمَانَةِ.
به زیادی نمازشان و روزهشان و بسیاری حج نگاه نکنید؛ بلکه به راستگویی و امانتداری نگاه کنید.
کلمات نزدیک
صوم
زجاجة عطر
رائحة
راقد
رسب
لام
مثالي
مزدحم
نشيط
نوم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان