[فعل]

رَسَبَ

فعل ناگذر

1 مردود شدن

  • 1.أُخْتِي رَسَبَتْ فِي السَّنَة المَاضِيَة مَعَ الأَسَف.
    متأسفانه، خواهرم پارسال مردود شد.
  • 2.مَا كُنْتُ أَتَوَقَعُ أَنْ تَرْسُبَ فَاطِمَة فِي الإِمْتِحَان!
    انتظار نداشتم که فاطمه در امتحان مردود شود!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان