[صفت]

erschüttert

/ɛɐ̯ˈʃʏtɐt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: erschütterter] [حالت عالی: erschüttertesten]

1 بهت زده

  • 1.Alle waren von seinem frühen Tod erschüttert.
    1. همه از مرگ زودهنگام او بهت زده بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان