Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . خانواده بزرگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Großfamilie
/ˈɡʀoːsfaˌmiːli̯ə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: großfamilien]
[ملکی: Großfamilie]
1
خانواده بزرگ
1.In Großfamilien ist für die Kinderbetreuung meist durch eines der Familienmitglieder gesorgt.
1. در خانواده‌های بزرگ به طور معمول مراقبت کودکان توسط یکی از اعضای خانواده انجام می‌شود.
توضیحاتی در رابطه با Großfamilie
به خانواده ای گفته می‌شود که در آن بیش از دو نسل از اعضای خانواده که با هم خویشاوند هستند به عنوان یک جامعه‌ی کوچک زیر یک سقف باهم زندگی می‌کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
großenteils
großeltern
großbuchstabe
großbritannien
großbildschirm
großflächig
großmacht
großmutter
großraumbüro
großschreiben
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
