[قید]

sonst

/zɔnst/
غیرقابل مقایسه

1 در غیر این صورت یا، وگرنه

مترادف و متضاد anderenfalls ansonsten im anderen Falle
  • 1.Heute ist der Chef nicht mehr da. Sonst ist er um diese Zeit immer im Büro.
    1. امروز رئیس اینجا نیست. وگرنه او همیشه در این ساعت در دفتر است.
  • 2.Hilf mir, sonst komme ich zu spät.
    2. کمکم کن وگرنه خیلی دیر می‌آیم.
  • 3.Tu es jetzt, sonst ist es zu spät.
    3. الان انجامش بده، وگرنه خیلی دیر می‌شود.
  • 4.Wir müssen jetzt gehen, sonst wird es zu spät.
    4. ما باید برویم، وگرنه خیلی دیر می‌شود.
  • 5.Zieh dich warm an, sonst erkältest du dich.
    5. لباس گرم بپوش، وگرنه سرما می‌خوری.

2 دیگر

مترادف و متضاد außerdem darüber hinaus dazu überdies
sonst noch Wünsche/Fragen/...haben
هنوز آرزوهای دیگر/سوال‌های دیگر/... داشتن
  • 1. Haben sie sonst noch einen Wunsch? – Nein, danke. Das ist alles.
    1. آیا خواسته دیگری هم دارید؟ - نه ممنون این همه اش بود.
  • 2. Habt ihr sonst noch Fragen?
    2. هنوز سوال‌های دیگری دارید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان