[اسم]

das Stück

/ʃtʏk/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Stücke] [ملکی: Stück(e)s]

1 تکه قسمت

مترادف و متضاد Brocken Schnippel Teil Teilstück
  • 1.Ich habe acht Stück Kuchen gekauft.
    1. من هشت تکه کیک خریدم.
  • 2.Lesen Sie aus dem Text ein Stück vor.
    2. لطفاً از متن یک قسمت را (بلند) بخوانید.
  • 3.Möchten Sie noch ein Stück Kuchen?
    3. یک تکه دیگر از کیک می‌خواهید؟
  • 4.Reißen Sie nicht das Papier in Stücke.
    4. کاغذ را در تکه‌هایی نبرید [کاغذ را تکه‌تکه نکنید].
  • 5.Schneiden Sie den Kuchen in Stücke.
    5. کیک را در تکه‌هایی ببرید.
  • 6.Sie essen zwei Stücke Kuchen.
    6. آن‌ها دو تکه کیک می‌خورند.
  • 7.Sie müssen aus vielen kleinen Stücken wieder ein Ganzes machen.
    7. شما باید از تکه‌های کوچک زیاد دوباره یک چیز کامل بسازید.

2 عدد قطعه، دانه، تکه، قالب، شاخه

مترادف و متضاد Exemplar
  • 1.Bitte fünf Stück von den rosa Rosen!
    1. لطفاً پنج عدد [شاخه] از رزهای صورتی (بدهید)!
  • 2.Ich nehme zwei Stück Zucker in den Kaffee.
    2. من دو عدد قند در قهوه می‌خواهم.
  • 3.Sie brauchte ein Stück Seife auf.
    3. آن‌ها یک قالب صابون را کاملاً استفاده کردند [آن‌ها یک قالب صابون را تمام کردند].
  • 4.Sie haben ein Stück Land gekauft.
    4. آن‌ها یک قطعه زمین خریدند.
  • 5.Was kosten die Kulis? – Ein Euro pro Stück.
    5. قیمت خودکارها چند است؟ - هر عدد یک یورو.

3 کمی

  • 1.Ich begleite dich ein Stück.
    1. من کمی تو را همراهی می‌کنم.
  • 2.Kannst du bitte ein Stück zur Seite gehen?
    2. لطفاً می‌شود کمی کنار بروی؟

4 قطعه (موسیقی) نمایش (تئاتر)

  • 1.Das Stück ist von Max Frisch.
    1. این نمایش نوشته "ماکس فریش" است.
  • 2.Er spielt drei Stücke von Chopin.
    2. او سه قطعه از شوپن را اجرا می‌کند.
  • 3.Sie spielt auf dem Klavier ein Stück.
    3. او با پیانو یک قطعه را می‌نوازد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان