[صفت]

vergleichbar

/fɛɐ̯ˈɡlaɪ̯çbaːɐ̯/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: vergleichbarer] [حالت عالی: vergleichbarsten]

1 قابل مقایسه قابل قیاس

  • 1.Einen vergleichbaren Fall hat der Richter noch nie erlebt.
    1. قاضی هیچگاه وضعیتی قابل قیاس را تجربه نکرد.
  • 2.Wir können eine vergleichbare Alternative anbieten.
    2. ما می‌توانیم جایگزینی قابل مقایسه را ارائه بدهیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان