[صفت]

vergnügt

/fɛɐ̯ˈɡnyːkt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: vergnügter] [حالت عالی: vergnügtesten]

1 خوشحال شاد

مترادف و متضاد fröhlich heiter bedrückt
  • 1.Alle Partygäste waren vergnügt und fröhlich.
    1. تمامی مهمان‌های مهمانی شاد و خوشحال بودند.
  • 2.Wir waren alle sehr vergnügt.
    2. آن‌ها همه خیلی شاد بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان