[قید]

vergleichsweise

/fɛɐ̯ˈɡlaɪ̯çsˌvaɪ̯zə/
غیرقابل مقایسه

1 در مقایسه

مترادف و متضاد im Vergleich zu verglichen mit
  • 1.Es geht mir heute vergleichsweise viel besser als gestern.
    1. امروز حالم در مقایسه با دیروز خیلی بهتر است.
  • 2.Gegen sie ist Jonas vergleichsweise alt.
    2. یوناس در مقایسه با او پیر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان