[صفت]

voll

/fɔl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: voller] [حالت عالی: vollste-]

1 پر شلوغ

  • 1.Die Flasche ist noch ganz voll.
    1. بطری هنوز کاملاً پر است.
  • 2.Vor den Feiertagen sind die Züge immer sehr voll.
    2. قطارها همیشه قبل از روزهای تعطیل خیلی شلوغ هستند.

2 کامل تمام

  • 1.Bitte unterschreiben Sie mit Ihrem vollen Namen.
    1. لطفاً با نام کاملتان امضا کنید.
  • 2.Sie war zwei volle Wochen abwesend.
    2. او دو هفته‌ کامل غایب بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان