Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . زمان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Zeit
/tsaɪ̯t/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Zeiten]
[ملکی: Zeit]
1
زمان
مترادف و متضاد
Zeitpunkt
Zeitraum
1.Um diese Zeit ist hier wenig los.
1. در این زمان اینجا خبری نیست [شلوغ نیست].
2.Zeit ist ein Mysterium.
2. زمان یک معما است.
für alle Zeiten
برای همه زمانها
Sie eignen sich nicht für alle Zeiten.
آنها برای همه زمانها مناسب نیستند.
die Zeit schnell/gut/... vergeht
زمان سریع/خوب/... میگذرد
Wie schnell die Zeit vergeht.
چقدر سریع زمان میگذرد.
jemanden nach der Zeit fragen
از کسی زمان [ساعت] را پرسیدن
Wer hat dich nach der Zeit gefragt?
چه کسی از تو ساعت را پرسید؟
die Zeit Goethes/des Barocks/...
زمان گوته/باروک/...
kommende/künftige/... Zeiten
زمان آینده/آتی/...
Niemand behauptet, die kommenden Zeiten werden einfach sein.
هیچکس ادعا نمیکند که زمان آینده آسان خواهد شد.
Zeit haben
زمان داشتن
1. Es ist noch früh. Wir haben noch viel Zeit.
1. هنوز زود است. ما هنوز خیلی وقت داریم.
2. Ich habe heute keine Zeit.
2. من امروز وقت ندارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
zeile
zeiger
zeigen sie mir bitte ...
zeigen
zeigefinger
zeitalter
zeitangabe
zeitarbeitsfirma
zeitbombe
zeitdruck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان