Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پدال گاز (در اتومبیل)
2 . شتابدهنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
accelerator
/ækˈsɛləˌreɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پدال گاز (در اتومبیل)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گاز
مترادف و متضاد
gas pedal
1.She hit the accelerator and passed the bus.
1. او پدال گاز را زد [فشار داد] و از اتوبوس سبقت گرفت.
2
شتابدهنده
تسریعکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتمشکن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
accelerative
acceleration unit
acceleration
accelerated
accelerate
accelerator pedal
acceleratory
accelerometer
accent
accent chair
کلمات نزدیک
accelerative
acceleration
accelerate
accede
acc
accelerator board
accent
accented
accentless
accentual
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان