[اسم]

accelerator

/ækˈsɛləˌreɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پدال گاز (در اتومبیل)

معادل ها در دیکشنری فارسی: گاز
مترادف و متضاد gas pedal
  • 1.She hit the accelerator and passed the bus.
    1. او پدال گاز را زد [فشار داد] و از اتوبوس سبقت گرفت.

2 شتاب‌دهنده تسریع‌کننده

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتم‌شکن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان