[اسم]

accent

/ˈæk.sent/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لهجه

معادل ها در دیکشنری فارسی: لهجه
مترادف و متضاد intonation pronunciation tone
  • 1.He speaks with a strong Russian accent.
    1. او با لهجه غلیظ روسی صحبت می‌کند.
a southern/northern accent
لهجه جنوبی/شمالی

2 علامت فشار هجا

مترادف و متضاد acute accent
  • 1.There's an acute accent on the "e" of "café."
    1. در واژه "café" یک علامت فشار هجا روی حرف "e" وجود دارد.

3 تشدید تکیه صدا، فشار هجا

  • 1.Is the accent on the second part of the word?
    1. آیا تشدید روی بخش [هجای] دوم کلمه است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان