Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قابل دسترسی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
accessible
/ækˈsɛsəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more accessible]
[حالت عالی: most accessible]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قابل دسترسی
دست یافتنی، در دسترس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در دسترس
مترادف و متضاد
available
obtainable
reachable
inaccessible
unapproachable
unreachable
1.Many smaller villages are only accessible by bus.
1. خیلی از روستاهای کوچکتر تنها با اتوبوس دردسترس هستند.
2.The problem with some of these drugs is that they are so very accessible.
2. مشکل برخی از این مواد مخدر این است که خیلی دست یافتنی هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
accessibility
access the internet
access road
access course
access
accession
accessorial
accessory
accidence
accident
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان