[اسم]

actress

/ˈæktrəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هنرپیشه زن بازیگر زن

معادل ها در دیکشنری فارسی: بازیگر هنرپیشه آرتیست
  • 1.Kate Winslet is a great actress.
    1. "کیت وینزلت" هنرپیشه زن عالی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان