[اسم]

admiration

/ˌæd.məˈreɪ.ʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ستایش تحسین

  • 1.My admiration for that woman grows daily.
    1. ستایش من از آن زن، روزانه افزایش می‌یابد.
  • 2.She gazed in admiration at his broad, muscular shoulders.
    2. او با تحسین به شانه‌های پهن و عضلانی او خیره شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان