[فعل]

to adore

/əˈdɔr/
فعل گذرا
[گذشته: adored] [گذشته: adored] [گذشته کامل: adored]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (خیلی) دوست داشتن عشق ورزیدن، پرستیدن

  • 1.It's obvious that she adores him.
    1. واضح است که او خیلی دوستش دارد.
  • 2.She adores her grandchildren.
    2. او نوه‌هایش را خیلی دوست دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان