[اسم]

advisability

/ədˌvaɪzəˈbɪləti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مطلوبیت مصلحت، منطقی بودن

formal
مترادف و متضاد desirability preferability soundness
  • 1.They discussed the advisability of building so near to the airport.
    1. آنها درباره مطلوبیت ساخت و ساز نزدیک فرودگاه بحث کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان