Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . امر
2 . رابطه نامشروع (جنسی)
3 . رویداد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
affair
/əˈfer/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
امر
کار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امر
financial affairs
امور مالی
financial affairs of the company
امور مالی شرکت
2
رابطه نامشروع (جنسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رابطه نامشروع
to have an affair (with somebody)
با کسی رابطه داشتن
Do you think he's having an affair with someone?
فکر میکنی که او با کسی رابطه نامشروع (جنسی) دارد؟
a long love affair
یک رابطه نامشروع طولانی
3
رویداد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قضیه
مترادف و متضاد
event
world/international/business affairs
رویدادهای جهانی/بینالمللی/تجاری
an important affair
رویدادی مهم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
affable
afar
aerospace
aerosol paint
aerosol container
affaire
affaire d'honneur
affect
affection
affectionate
کلمات نزدیک
affably
affable
affability
afb
afar
affect
affectation
affected
affecting
affection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان