Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوباره
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
again
/əˈgen/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دوباره
از نو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باز
دوباره
از نو
مجددا
مترادف و متضاد
anew
another time
once more
over
1.Could you spell your name again, please?
1. میتوانید لطفا نامتان را دوباره هجی کنید؟
2.Throw it away and start again.
2. آن را دور بینداز و دوباره شروع کن.
once again
یکبار دیگر
Once again, the train was late.
یکبار دیگر، قطار دیر کرد [تاخیر داشت].
again and again
بارها/دوباره و دوباره
I've told you again and again not to do that.
بارها به او گفتم آن کار را نکنی.
all over again
دوباره از نو
I'll have to write it all over again.
من باید دوباره از نو همه چیز را بنویسم.
کاربرد قید again به معنای دوباره
قید again معنای نزدیکی با "دوباره" در زبان فارسی دارد. از این قید برای اشاره به چیز یا عملی استفاده می شود. وقتی کاری انجام شده و باید از ابتدا دوباره شروع کرد هم از قید again استفاده می کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
ag
afterword
afterwards
afterward
afterthought
again and again
against
agamemnon
agape
agaric
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان