[اسم]

ages

/ˈeɪdʒ.ɪz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مدت‌ها

معادل ها در دیکشنری فارسی: اعصار
informal
مترادف و متضاد an age
  • 1.I've been waiting here for ages.
    1. مدت هاست که اینجا منتظر هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان