Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آزاد دهنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
agonized
/ˈæɡənaɪzd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more agonized]
[حالت عالی: most agonized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزاد دهنده
از سر درد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محنتبار
1.After five months of agonized debate they signed the treaty.
1. بعد از پنج ماه بحث آزار دهنده آنها عهدنامه را امضا کردند.
2.agonized cries
2. فریاد های از سر درد
تصاویر
کلمات نزدیک
agonize
agonistic
agone
agon
agogo
agonizing
agony
agony aunt
agony column
agoraphobia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان