Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اتهام
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
allegation
/ˌæləˈɡeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتهام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتهام
مترادف و متضاد
accusation
1.He denied the allegation that he had cheated.
1. او اتهام این که خیانت کرده را تکذیب کرد.
2.The allegations of corruption were not true.
2. اتهام فساد حقیقت نداشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
allay
allan
allah
all-weather
all-time favorite
allege
alleged
alleged assault
alleged harassment
alleged rape
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان