Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آلومینیم
2 . آلومینیمی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
aluminum
/əˈluː.mə.nəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آلومینیم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آلومینیمی
1.Cover the fish with aluminum foil.
1. ماهی را با زرورق آلومینیمی بپوشان.
[صفت]
aluminum
/əˈluː.mə.nəm/
قابل مقایسه
2
آلومینیمی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
alum
altruistically
altruistic
altogether
alternative metal
aluminum foil
alumna
always
amah
amalgamate
کلمات نزدیک
aluminium
aluminate
alumina
alum
aludel
alumna
alumni
alumnus
alvarado
alvarez
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان