Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ابهام
2 . واژه مبهم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ambiguity
/ˌæmbɪˈɡjuːəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ابهام
دوپهلویی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابهام
ایهام
1.Write clear definitions in order to avoid ambiguity.
1. تعاریف واضح بنویسید تا از ابهام جلوگیری شود.
2
واژه مبهم
عبارت ابهامآمیز
1.There were several ambiguities in her speech.
1. چندین واژه [عبارت] مبهم در سخنرانی او وجود داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
ambient
ambience
ambidextrously
ambidextrous
ambidexterity
ambiguous
ambit
ambition
ambitious
ambivalence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان