[صفت]

analytical

/ˌænəˈlɪtɪkəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more analytical] [حالت عالی: most analytical]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تحلیلی تجزیه‌ای

معادل ها در دیکشنری فارسی: تحلیلی مبین
مترادف و متضاد analytic
  • 1.an analytical experiment
    1. یک آزمایش تجزیه‌ای
  • 2.Analytical methods of research
    2. روش‌های تحلیلی تحقیق
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان