[فعل]

to applaud

/əˈplɔd/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: applauded] [گذشته: applauded] [گذشته کامل: applauded]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دست زدن تشویق کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: دست زدن هلهله کردن کف زدن
مترادف و متضاد clap
  • 1.We all applauded loudly at the end of the song.
    1. ما همگی در آخر آن ترانه، بلند دست زدیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان