Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیشغذا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
appetizer
/ˈæpɪtaɪzər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشغذا
اشتهاآور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیشغذا
مزه
1.Some green olives make a simple appetizer.
1. چند زیتون سبز میتواند یک پیشغذای ساده باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
appetite
appetising
appetiser
appendix
appellative
appetizing
applaud
applause
apple
apple butter
کلمات نزدیک
appetiteless
appetite
appetence
appertain
apperception
appetizing
applaud
applause
apple
apple cider
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان