[اسم]

appetizer

/ˈæpɪtaɪzər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیش‌غذا اشتهاآور

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیش‌غذا مزه
  • 1.Some green olives make a simple appetizer.
    1. چند زیتون سبز می‌تواند یک پیش‌غذای ساده باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان