Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرتبط بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to appertain
/ˌæpərˈteɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: appertained]
[گذشته: appertained]
[گذشته کامل: appertained]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مرتبط بودن
مربوط بودن
formal
1.These figures appertain to last year's sales.
1. این ارقام مربوط به فروش سال پیش هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
apperception
appendix
appendicitis
appendage
append
appetence
appetite
appetiteless
appetizer
appetizing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان