Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اشتها
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
appetite
/ˈæpəˌtaɪt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اشتها
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اشتها
1.When he was sick he completely lost his appetite.
1. وقتی که بیمار بود، او کاملا اشتهایش را از دست داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
appetence
appertain
apperception
appendix
appendicitis
appetiteless
appetizer
appetizing
applaud
applause
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان