Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . هنری
2 . هنرمند
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
artistic
/ɑrˈtɪstɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more artistic]
[حالت عالی: most artistic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هنری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باهنر
هنری
هنرمندانه
the artistic director of the theater
کارگردان هنری تئاتر
2
هنرمند
باهنر، [وابسته به هنرمندان]
1.He's very artistic, his drawings are excellent.
1. او خیلی هنرمند است، نقاشیهایش عالی هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
artist's workroom
artist
artisan
artificially
artificial satellite
artocarpus heterophyllus
artwork
arugula
arugula salad
arvicola amphibius
کلمات نزدیک
artiste
artist
artisan
artillery
artificially
artistic director
artistically
artistry
artless
arts
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان