[اسم]

attacker

/əˈtækər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حمله کننده ضارب

معادل ها در دیکشنری فارسی: مهاجم ضارب
مترادف و متضاد assailant
  • 1.She didn't really see her attacker.
    1. او در واقع نتوانست حمله کننده را ببیند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان