Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دست یافتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to attain
/əˈteɪn/
فعل گذرا
[گذشته: attained]
[گذشته: attained]
[گذشته کامل: attained]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دست یافتن
به دست آوردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احراز کردن
نایل آمدن
formal
مترادف و متضاد
achieve
to attain something
چیزی را به دست آوردن
1. He has attained the highest grade in his music exams.
1. او بالاترین نمره در امتحان موسیقیاش را به دست آورد.
2. Most of our students attained five ‘A’ grades in their exams.
2. بیشتر دانشآموزان ما در امتحانهایشان نمره عالی کسب کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
attagirl
attacker
attack dog
attack
attachment
attend
attend to
attendance
attendant
attender
کلمات نزدیک
attacking
attacker
attack
attaché
attachment
attained
attainment
attar
attempt
attempted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان